ابنبطه ابوعبدالله عبیدالله بن محمد عکبریاِبْنِ بَطّه عُکْبَره، ابوعبدالله عبیدالله بن محمد (۳۰۴-۳۸۷ق/ ۹۱۷- ۹۹۷م)، متکلم ، فقیه و محدث حنبلی بود. ۱ - پیشینهنسبت وی به عتبه بن فرقد، صحابی پیامبر اکرم میرسد. [۱]
ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۴۴، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق.
او در عکبرا به دنیا آمد و در کودکی برای کسب علم راهی بغداد شد. [۲]
ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۴۵، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق.
[۳]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۳۷۲، بیروت، ۱۳۴۹ق.
بر اساس اطلاعای که خطیب [۴]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۳۷۱_۳۷۲، بیروت، ۱۳۴۹ق.
[۵]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۳۷۵، بیروت، ۱۳۴۹ق.
و ذهبی [۶]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۵۲۹، به کوشش شعیب الارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق.
میدهند، ظاهراً وی پس از تحصیل در بغداد به بصره ، شام ، مکه و اردبیل رفته و در حدود ۳۴۵ق به بغداد مراجعت کرده است، اما چنانکه از بررسی احوال مشایخ و شاگردانش برمیآید، در آن شهر چندان اقامت نکرد و حدود ۴۰ سال آخر زندگی خود را در زادگاهش عکبرا گذراند.۲ - ابنبطه و کلامابنبطه در مباحث کلامی صرفاً به کتاب و سنت ، چنانکه روش اسلاف وی بوده، تکیه دارد و تفکر حنبلی را با تعصب شدید طرح میکند و در فصل اول کتاب ابانه لبه تیز حملات خود را متوجه مخالفین به خصوص شیعه نموده است، [۷]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۸۹ -۹۰، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
حتی فصل دوم این کتاب [۸]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۴۶- ۶۸، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
که با هدف تبیین معتقدات تألیف شده است، جنبه جدلی دارد و به طور کلی با توجه به همین خصیصه در کلام ابنبطه، درک بهتر آن مستلزم مقایسه کتاب ابانه او با آثار مخالفین معاصرش، مانند استغاثه ابوالقاسم کوفی امامی، خواهد بود.۳ - شخصیت برجسته مدافع خلفای سهگانهابنبطه یکی از شخصیتهای برجسته جنبشی است که در سده ۴ق/۱۰م پدید آمد و هدف آن دفاع از ابوبکر ، عمر ، عثمان و نیز معاویه و کلاً آن دسته از اصحاب پیامبر (ص) بوده که مورد بیمهری شیعیان بودهاند. [۹]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۶، ص۴۶، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
[۱۰]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۶، ص۶۵، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
[۱۱]
ابناثیر، مبارک، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۳، ص۱۶۸، به کوشش طاهر احمد الزاوی و محمود محمد طناحی، قاهره، مصر، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۱۲]
مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۱۲۶، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
مثلاً وی از نخستینکسانی است که معاویه را با لقبخالالمؤمنین یاد کرده است. [۱۳]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۶۵، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
۴ - عدم اطلاع از عقاید مخالفانشگفت اینکه او حتی مردم را از تحقیق در وقایعی نظیر دو جنگ جمل و صفین نهی کرده است. [۱۴]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۶۴، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
ابنبطه به رغم نقل و نقد عقاید مخالفان، در زمینه آرای فرق مختلف اسلامی چندان مطلع نبوده است. مثلاً از قول معتزله میگوید که مرتکب صغیره کافر است، [۱۵]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۶۳، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
حال آنکه معتزله حتی مرتکب کبیره را هم «کافر» نمیدانند، بلکه چنین کسی به اعتقاد آنان «فاسق» است. به طور کلی ابنبطه فرق اسلامی را به صورتی آشفته ذکر کرده، [۱۶]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۹۰، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
چنانکه برخی از مشاهیر معتزله چون مردار، ابوبکر اصم ، ابن ابی دؤاد را در عداد جهمیه ذکر کرده [۱۷]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۹۱، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
و هشام فوطی و فضیل رقاشی را در عداد شیعه [۱۸]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۹۲، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
آورده است.۵ - ابن بطه و فقهذهبی [۱۹]
ذهبی، محمد، میزان الاعتدال، ج۳، ص۱۵، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۳ق.
او را در فقه امام دانسته است و حتی گفتهاند که وی در ۱۵ سالگی فتوا داده است. [۲۰]
ابنعماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۳، ص۱۲۴، قاهره، ۱۳۵۰ق.
وی نزد فقهای نامور حنبلی چون ابوبکر نجاد و ابوبکر عبدالعزیز معروف به غلام خلال درس خوانده [۲۱]
علیمی، عبدالرحمان، المنهج الاحمد، ج۲، ص۵۱، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۲۲]
علیمی، عبدالرحمان، المنهج الاحمد، ج۲، ص۶۸، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
و فقیه برجسته حنبلی ابوعبدالله بن حامد از شاگردانش بوده است. [۲۳]
ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۴۴، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق.
با این حال آرای ابنبطه انعکاس وسیعی در فقه حنبلی نداشته است. نگاهی به فصل سوم ابانه [۲۴]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۶۸ -۸۴، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
و نیز عناوین آثار فقهی مفقود وی نشاندهنده حالت جدلی او در فقه است. او اوامر موجود در کتاب و سنت را به واجب و مستحب تقسیم نکرده [۲۵]
ابنهبیره، یحیی، الافصاح، ج۲، ص۳۲۴، حلب، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م.
و در چند مسأله اختلافی بین فقهای حنبلی موضع معقولتر را اتخاذ کرده است، مثلاً: عدم استحباب نکاح برای فرد فاقد رغبت، [۲۶]
ابنهبیره، یحیی، الافصاح، ج۲، ص۳۲۴، حلب، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م.
منع از اجبار دختر صغیر به ازدواج، [۲۷]
ابنهبیره، یحیی، الافصاح، ج۲، ص۳۲۶، حلب، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م.
حکم به بدعت بودن طلاق ثلاث [۲۸]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۶۹ -۷۰، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
[۲۹]
ابنهبیره، یحیی، الافصاح، ج۲، ص۳۴۸، حلب، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م.
و حکم وی در مورد عرض معابر. [۳۰]
ابویعلی، محمد، الاحکام السلطانیه، ج۱، ص۲۱۳، به کوشش محمد حامد فقی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۶ - عبیدالله بن محمد و حدیثسند روایات ابنبطه از زمان خود او مورد طعن مخالفان قرار گرفته [۳۱]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۳۷۲-۳۷۴، بیروت، ۱۳۴۹ق.
و ابن جوزی حنبلی [۳۲]
ابنجوزی، عبدالرحمان، المنتظم، ج۷، ص۱۹۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۸ق.
به نقض این ایرادها پرداخته است. علمای غیر حنبلی پس از ابنبطه، در عین احترام به شخصیت او، وی را در حدیث ضعیف دانستهاند. [۳۴]
ذهبی، محمد، العبر فی خبر بن غبر، ج۲، ص۱۷۱، بیروت، ۱۴۰۵ق.
[۳۵]
ذهبی، محمد، میزان الاعتدال، ج۳، ص۱۵، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۳ق.
اما بعضی از نقدها و توضیحات او در مورد برخی احادیث نشاندهنده وسعت اطلاعات او در این فن است. [۳۶]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۷۶، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
[۳۷]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۳۷۲، بیروت، ۱۳۴۹ق.
از مشایخ بنام وی میتوان عبدالله بن محمد بغوی، ابوبکر بن ابی داوود سجستانی و ابوذر بن باغندی را ذکر کرد. [۳۸]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۱، ص۳۷۱_۳۷۵، بیروت، ۱۳۴۹ق.
[۳۹]
ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۴۴- ۱۴۸، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق.
[۴۰]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۵۲۹ -۵۳۲، به کوشش شعیب الارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق.
[۴۱]
علیمی، عبدالرحمان، المنهج الاحمد، ج۲، ص۱۶، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۴۲]
علیمی، عبدالرحمان، المنهج الاحمد، ج۲، ص۲۴- ۲۵، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۷ - شاگردان ویاز روات و شاگردان معروف وی نیز میتوان حافظ ابونعیم اصفهانی و ابوالفتح بن ابی الفوارس را نام برد. ابوعلی حسن بن شهاب عکبری نیز از شاگردان خاص ابنبطه است که تقریباً یگانه راوی کتاب ابانه اوست. [۴۳]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۳۷۱- ۳۷۵، بیروت، ۱۳۴۹ق.
[۴۴]
ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۴۴، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق.
[۴۵]
ابنرجب، عبدالرحمان، ذیل طبقات الحنابله، ج۱، ص۱۰۷- ۱۰۸، به کوشش لائوست و سامی الدهان، دمشق، ۱۳۷۰ق.
[۴۶]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۵۲۹، به کوشش شعیب الارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق.
[۴۷]
علیمی، عبدالرحمان، المنهج الاحمد، ج۲، ص۱۲۶، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
ابنبطه در مکه با ابوبکر آجری مؤلف کتاب الشریعه آشنا شد و با وی باب مکاتبه را گشود. [۴۸]
علیمی، عبدالرحمان، المنهج الاحمد، ج۲، ص۶۵، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۸ - ابنبطه و مسائل اجتماعیدر سده ۴ق/۱۰م بر اثر بروز برخی وقایع تاریخی مانند تأسیس خلافت فاطمی در مصر و فعال شدن داعیان اسماعیلی مانند ابوحاتم رازی صاحب کتاب اعلام النبوه در شرق و قدرت یافتن شرفای بغداد همچون شریف ابواحمد موسوی که از سوی خلیفه عباسی به نقابت طالبیان بغداد منصوب شده بود و از همه مهمتر ورود آل بویه به بغداد و ضعف عمومی خلافت عباسی، قدرت مذهب شیعه رو به فرزونی نهاد و رقیب عمده مذهب حنبلی شد [۴۹]
مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۱۲۶، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
که متعاقب آن برخوردهایی که گاهی خشونت آمیز بود، بین پیروان این دو مذهب رخ داد. و حتی برخی از متفکران حنبلی همچون مروزی و بر بهاری نقش مؤثری در این برخوردها داشتهاند. در چنین احوالی بود که ابنبطه نیز با مخالفان مذهبی خود به مقابله تند برخاست و حتی بسیاری از آنان را تکفیر کرد و مهدور الدم دانست. [۵۲]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۵۰، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
احتمالاً به همین جهت بوده که وی از طرف حکومت بغداد که عوامل آلبویه در آن نفوذ زیادی داشتند، تحت تعقیب قرار گرفت و این امر سبب شد که ابنبطه از بغداد خارج شود و در عکبرا انزوا گزیند. [۵۳]
ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۴۶، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق.
وی ضمن اینکه به عنوان یک اصل، اطاعت از حاکم را میپذیرد و حتی قائل به یک رشته اختیارات برای حاکم میشود [۵۴]
ابویعلی، محمد، الاحکام السلطانیه، ج۱، ص۲۱۳، به کوشش محمد حامد فقی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
در عین حال در مسأله رابطه بین حاکم و رعیت نمیتواند یک راه حل عملی ارائه کند. [۵۵]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱۳، ص۳۴-۳۶، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
[۵۶]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱۳، ص۶۷، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
وی گاه برخی از اعمال حکام را مورد نکوهش قرار میدهد، از قبیل مخالفت با شکنجه زندانیان برای گرفتن اعتراف. [۵۷]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۸۹، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
او دانشمندان اهل سنت را به جهت سکوت آنان در برابر برخی بدعتها سرزنش کرده است. [۵۸]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۷۲، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
ابنبطه نه تنها از بدعتهای مذهبی، بلکه از بیبند و باریهای اجتماعی و رواج خرافات در میان مردم سخت آزرده خاطر بود [۵۹]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۸۵ - ۸۹، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
و اساساً کتاب ابانه را به سبب مشاهده انواع مختلف بدعتها در جامعه تألیف کرده است. [۶۰]
ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، ج۱، ص۴، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.
۹ - آثارچنانکه گفته شد، ابنبطه افزون بر ۱۰۰ تألیف داشته [۶۱]
ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۵۲، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق.
که تنها نام برخی از آنها بر ما معلوم است.۹.۱ - آثار چاپی۱. الشرح و الابانة علی اصول السنة و الدیانه، یا در واقع همان ابانه کوچک [۶۲]
ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۵۲، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق.
به همراه ترجمه فرانسوی آن به کوشش هانری لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م.۲. جزء فی الکلام علی مسألة الخلع یا الخلع و ابطال الحیله، ضمن مجموعه دفائن الکنوز، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۴۹ق I/۵۱۵). ۹.۱.۱ - آثار خطی۱. الابانه بزرگ، به گفته ذهبی [۶۳]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۵۲۹، به کوشش شعیب الارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق.
در سه مجلد بوده است. نسخهای ناقص از آن مشتمل بر جزء ۸ تا ۱۴ در مسأله قدر و رد جهمیه در کتابخانه تیموریه موجود است. [۶۴]
تیموریه، فهرست، ج۳، ص۴.
همچنین اختصاری از آن کتاب توسط شخصی نامعلوم، در کتابخانههای کوپریلی و ظاهریه وجود دارد ابنشهر آشوب به وفور در مناقب، نیز ابناثیر، مبارک بن محمد [۶۵]
ابناثیر، مبارک، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۳، ص۱۶۸، به کوشش طاهر احمد الزاوی و محمود محمد طناحی، قاهره، مصر، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
و ذهبی [۶۶]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۵۳۲، به کوشش شعیب الارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق.
از آن نقل حدیث کردهاند و موارد منقول نشان میدهد که در ابانه بزرگ بر خلاف ابانه کوچک اسناد احادیث ابقا شده است. احتمالاً ۲۰ حدیث مسند منقول در ابنابی یعلی [۶۷]
ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۴۷_۱۵۲، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق.
مربوط به همین کتاب است.۲. جزء یا حدیث که نسخ آن در دوبلین و دمشق یافت میشود. در مورد سایر آثار منسوب به ابنبطه به الاحکام السلطانیه [۶۸]
ابویعلی، محمد، الاحکام السلطانیه، ج۱، ص۹۸، به کوشش محمد حامد فقی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۶۹]
ابویعلی، محمد، الاحکام السلطانیه، ج۱، ص۲۹۷، به کوشش محمد حامد فقی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
و طبقات الحنابله [۷۰]
ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۵۲، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق.
رجوع شود.۱۰ - فهرست منابع(۱) ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق. (۲) ابناثیر، علی، الکامل. (۳) ابناثیر، مبارک، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، به کوشش طاهر احمد الزاوی و محمود محمد طناحی، قاهره، مصر، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م. (۴) ابنبطه، عبیدالله، الشرح و الابانه، به کوشش لائوست، دمشق، ۱۹۵۸م. (۵) ابنجوزی، عبدالرحمان، المنتظم، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۸ق. (۶) ابنرجب، عبدالرحمان، ذیل طبقات الحنابله، به کوشش لائوست و سامی الدهان، دمشق، ۱۳۷۰ق. (۷) ابنشهر آشوب، محمد، المناقب، قم، انتشارات علامه. (۸) ابنعماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، ۱۳۵۰ق. (۹) ابنهبیره، یحیی، الافصاح، حلب، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م. (۱۰) ابویعلی، محمد، الاحکام السلطانیه، به کوشش محمد حامد فقی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۱۱) تیموریه، فهرست. (۱۲) خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، بیروت، ۱۳۴۹ق. (۱۳) ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب الارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق. (۱۴) ذهبی، محمد، العبر فی خبر بن غبر، بیروت، ۱۴۰۵ق. (۱۵) ذهبی، محمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۳ق. (۱۶) علیمی، عبدالرحمان، المنهج الاحمد، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۱۷) مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م. ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنبطه عکبری»، ج۳، ص۹۷۷. |